زهرا جونزهرا جون، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 5 روز سن داره

برای دخترم زهرا

زهرا ی آرام!!!!

1393/12/8 12:12
658 بازدید
اشتراک گذاری

در کمال ناباوری این پست رو می نویسم ولی خدارو شگر گوش شیطون کر تازگی ها دخترم کلی تغییر کرده تقریبا 3-4روزی میشه فقط در محدوده ای که بهش اجازه میدم شیطنت داره مثلا اگه قبلا کل خونه محل بازی و ریخت و پاش بود الان محدود شده به ی اتاق که اونم خودم بهش اجازه میدم و پیشنهاد میدم ریخت و پاشش هم در این حده که مثلا با بالشتا برای خودش خونه می سازه و توش می شینه و گه گداری که بهش سر میزنم تا داره با خودش حرف میزنه یا با ماهی قرمزش که دیروز باباش خریده و من دلم قنج میره ولی فقط یواشکی دید میزنم و میرم...نمیدونم شاید داره بزرگ میشه و شاید هم بخاطر اینه که بیشتر براش وقت میذارم ...به هر حال حتی اگه این آرامش موقتی باشه بهش احتیاج داشتم و دارم امیدوارم ادامه دار باشه.

دیروزم با هم رفتیم بهداشت چون بابایی کشیک بودو کسی نبود دخملی رو بگیره تازه نوبتم شده بود که زهرا خانوم یادشون اومد دستشویی دارنعصبانی5دقیقه طول کشید تا خانم رو رسوندم به دستشویی گفت کثیفه و ناکام برگشتم یکی دیگه رفته بود داخل خلاصه زیاد طول نکشید و بعدش من بودم رفتیم داخل و ماما اول فشارم رو گرفت بعد از اینکه ماما فشار سنج رو از دستم باز کرد زهرا که فک می کرد دردم گرفته دستم رو گرفت و کلی بوس کرد اونقدر که ماما خندش گرفته بود بعد که خواستیم برگردیم دیدم جاریم  هم اونجاست با اینکه زهرا دستشویی داشت ناچارا با کلی استرس منتظرش نشسته بودیم که دختر یکی از کارمندا اومد طرف زهرا به زهرا گفت "اسمت چیه؟"زهرا با ی حالت خاصی که انگار کلاس میذاشت سرش رو بالا گرفت و گفت"من دختر حاجانی استم"(من دختر حاجیانی هستم)خندهدختره گفت "منم دختر حاجیانیم"من گفتم نه تو فامیلت قلندریه دختره خیلی جدی بهم گفت"نه من حاجیانیم قلندری رفته سر کارا"خندهاونم ی 7-8ماهی بزرگتراز زهراست هر دوتاشون باحال بودن ولی من استرس دستشویی رفتن زهرا رو داشتم خداروشگر جاریم اومد و زهرا رو سوار ماشین کردیم و به سرعت رسوندمش خونه به سرویس بهداشتیخسته هنوزم مشکل ننشستن زهرا روی سنگ رو داریم و بعدش کلی نظافت لازمه بعضی مشکلات به نظر تموم نشدنی میان ولی تا همین جا هم خداروشگر خلاصه ساعت نزدیک 11و نیم بود و جاریم هم گفته بود میخواد بره دخترش رو ورداره بیاد خونمون هنوز نهارم نپخته بودم گفتم تا بیاد تند تند 1کارایی بکنم نظافت کردم بدو رفتم آب برنج بذارم که اونا اومدن و متاسفانه زهرا جون معدش رو با شربت و بسکوییت پر کرد و تا 6عصر نهار نخورد دیروز واقعا تا ظهر کلی دویدم ولی ساعت 1 زهرا خوابید منم خوابیدم تا 4 وقتی ساعت رو دیدم چشام 4تا شد چقققدر خوابیده بودم ولی حسابی خستگیم در رفت راستی اوضاع نی نی هم خوب بود خداروشگر.

                                       

اینم زهرا شهریور گذشته این تشته آب جمع شده از کولره اینقدر گاهی هوا شرجی میشه که تشته 2ساعته با آبی که از کولر میریزه پر میشه .

پسندها (12)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (12)

مامان راحله
8 اسفند 93 12:33
سلام عزیزم . خدا رو شکرررر که نی نی حالش خوبه ... بالاخره زهرا جونم داره بزرگ میشه و رفتاراش خواه ناخواه عوض میشه . ان شالله که همین جوری بمونه چون با اومدن یه جوجوی دیگه کار شما بیشتر میشه . امیدوارم هر دوشون سلامت باشن
مامانی(برای دخترم زهرا)
پاسخ
سلام ممنون عزیزم انشاا
مامان ریحانه
8 اسفند 93 14:32
فدای دختر آروم بشه خاله که وضعیت مامانش و درک میکنه و مامان و خوشحال کرده ماجرای اسم فامیل دختره اون کارمند و زهرا جون خیلی باحال و خنده دار بود تو عکس زهرا جون چقدر ناز عزززززززززززززیزم یه عالمه بوس برا زهرا جون ملووووووووووووس
مامانی(برای دخترم زهرا)
پاسخ
خدا نکنه عزیزمچشات خوشگل می بینه عزیزم
مهتاب مامان اشکان
9 اسفند 93 9:00
دیگه دخملمون دیده مامانش داره بزرگ میشه گفته بهتره کمی هم به حال خودم باشم و سکوت کنم خوشحالم که دختر و مامان دو تایی به آرامش رسیدند وای وای این دستشوئی رفتن بچه ها رو نگو ، یه جایی به آدم میگن ..... دارن که واویلا زهرای شیطون بلا چه خوب خودشو معرفی کرده ، فداااااااااااااااااااش بشم بووووووووووووووووووووووووووووووووووس واسه زهرا و نی نی و مامانش
مامانی(برای دخترم زهرا)
پاسخ
ممنون عزیزمآره بیشتر انگار میخوان حال آدمو بگیرنخدا نکنه عزیزم ممنون
مامان علی
9 اسفند 93 9:17
خدارو شکر که دخملی داره بزرگ و عاقل میشه برات خوشحالم که خوشحالی خداروشکر که وضعیت نی نی هم خوب بوده پسر من الان سه سال و ده ماهشه هنوز نمی تونه روی سنگ بشینه.. کلی باهاش مکافات دارم
مامانی(برای دخترم زهرا)
پاسخ
ممنون عزیزم پس ظاهرا این قصه سر دراز داره باید حالا حالاها صبر کنم تا یاد بگیره
مامان گلشن
11 اسفند 93 0:30
خدا رو شکر که حالتون خوبه .و نی نی کوچولو خوبه ..بچه ها با همین شیطنت هاشون بزرگ میشن و هر روز دلربا تر ......در مورد دستشویی که گفته بودی ی لحظه یاد بچه گی شون افتادم و واقعا چه استرسی داشتم وقتی جایی میگفتم و دسترسی به دستشویی راحت نبود
مامانی(برای دخترم زهرا)
پاسخ
ممنون عزیزم
مامان مبینا
11 اسفند 93 14:37
مامانی سلام خوبی خواهری؟خدا رو شکر ک حال نینی خوب بودش من ک کلی از مکالمه زهرا جون ودخترکارمند خندیدم بووووووووس
مامانی(برای دخترم زهرا)
پاسخ
سلام عزیزم ممنون از لطفت
مامان زهرا
12 اسفند 93 18:20
ای جاان ماشالا برا حودش خانومی شده . خدا ببخشه بهت گلم ایشالا امیرحسین جان هم به سلامتی و خوشی ب دنیا بیاد . دوس داشتی به وب دخمل منم سر بزن خوشحال میشم
مامانی(برای دخترم زهرا)
پاسخ
ممنون عزیزم چشم حتما
مامان راحله
12 اسفند 93 20:29
_________________@@@@@___ _________________@@@@@___ _________________@@@@@___ _________________@@@@@___ _________________@@@@@___ __@@@@@@@@@@@@@@@_ __@@@@@@@@@@@@@@@_ ______@@@@@@@@@_______ __@@@@@_______@@@@@___ _@@@@@_________@@@@@__ _@@@@@_________@@@@@__ _@@@@@_________@@@@@__ __@@@@@_______@@@@@___ ______@@@@@@@@@_______ __@@@@___________@@@@_ ___@@@@_________@@@@__ ____@@@@_______@@@@___ _____@@@@_____@@@@____ ______@@@@___@@@@_____ ______@@@@@@@@@______ ______@@@@@@@@______ ______@@@@@@@@@______ ______@@@@@@@@@______ ____________@@@@______ ____________@@@@______ ______@@@@@@@@@______ ______@@@@@@@@@______ ____________@@@@______ _________ ___@@@@______ ______@@@@@@@@@______ ______@@@@@@@@@______
♥ایدا♥
13 اسفند 93 14:43
زهرا جونم خیلی نازی فدات شم من اپم به هم سربزنید خوش حال میشم
مامانی(برای دخترم زهرا)
پاسخ
چشم اولین فرصت میام
مامان ریحانه
13 اسفند 93 16:01
سلام عزیزم چه حال چه احوال زهرای خوشگلت چطوره نی نی تو دلت چطوره این بوسا واسه سه فرشته ی مهربون
مامانی(برای دخترم زهرا)
پاسخ
سلام عزیزم خداروشگر ما که خوبیم نازنین شیرین زبونمون چی شد؟انشاا بهتر شده؟
مامان ریحانه
13 اسفند 93 20:33
خدا رو شکر که خوبید عزیزم نازنین هم بهتره فقط هنوز سرفه هاش باهاشه ببووووووووووووس زهرای نازم و
مامانی(برای دخترم زهرا)
پاسخ
ممنون عزیزم انشاا بزودی سرفه هاش هم خوب بشه ی دنیا ممنون
صفیه
6 فروردین 94 19:20
بوووووووووووووس قوربون عروسکم برم
مامانی(برای دخترم زهرا)
پاسخ
خدانکنه عزیزم ممنون که سر زدی