زهرا جونزهرا جون، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه سن داره

برای دخترم زهرا

بدوخیم !!!

1395/7/6 21:21
469 بازدید
اشتراک گذاری

خیای وقت است فرصت مادر دختری نداشتیم فقط بوده ام به عنوان آشپز نظافتچی وناظمی بداخلاق و خیلی وقتا شیشه شیر بی حوصله ی امیرحسین...

چهارساله شدی و چهار را هم رد کردی زیاد آموزشت ندادم ببخش...

امشب چه ذوقی کردی دوختن را بهت یاد میدادم...شیرینم...چه خوشگل تلفظ میکنی «بدوخیم»آنقدر خوشگل که حیفم می آید درستش را یاد بگیری...

مرا ببخش اگر بهانه می گیری اگر جیغ میزنی اگر.‌‌.. همه اش بخاطر این است که آنقدر که نیاز است برای تو وقت نذاشته ام...

شبها خواب درست ندارم داداشی خوب غذا نمی خورد و شب تا صبح از سینه شیر می خورد گاهی از خستگی خوابم می برد ...ولی چه خوابیدنی...

میدانم اینها بهانه است و من مسئولیت هر دوی شمارا آگاهانه پذیرفته ام...

به امید ساعاتی بهتر...

پسندها (3)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

هستی مامی
30 مهر 95 17:11
سلام عزیزم اشکال نداره توکل به خدا یه مقدار از کاراتو کم کن تا بیشتر به گلهای زندگیت برسی در کل بعد اومدن بچه دوم وقت آزادت کم میشه نمیتونی مثل قبل با بچه اولت سر کنی
مامانی(برای دخترم زهرا)
پاسخ
سلام ممنون بانو
مامانی
4 بهمن 95 11:16
سلام دوستم این روزها میگذره ایشالا به زودی امیر حسین بزرگتر میشه و شرایط مهیا تر برای رسیدن بیشتر به دخملی من هم این روزها رو گذروندم الان کلی با هم دوست شدن و همبازی
مامانی(برای دخترم زهرا)
پاسخ
سلام عزیزم ممنون دوستم
مامان خوشحال
6 تیر 96 17:42
سلام من برگشتم نینی وبلاگ
مامانی(برای دخترم زهرا)
پاسخ
سلام عزیزم خوش اومدی ببخش واقعا دیر جواب دادم من امروز بعد مدتها اومدم وبلاگم