مهارت حل مسئله
این مبحث چند وقتیه که فکرم رو خیلی مشغول کرده با جدی شدن تصمیم بر بودن فرزند دوم برایم اهمیتش صد چندان شده حرفم این است زهرا از پس مشکلاتش بر می آید؟واقعا نمیدونم...خدا آدم رو طوری آفریده که توانایی انطباق با شرایط مختلف یا تغییر اونها رو داشته باشه ولی زهرا میتونه از این توانایی استفاده کنه؟زهرایی که وقتی یک قطعه از پازل را نمی تواند بگذارد صدای گریه اش به هواست که بیا کمک...
خیلی وقت پیش یک مستند دیدم در این مورد به این صورت که بچه ها در یک اتاق قرار میگرفتند(سنشان3-4 سال بود)و بعد آزمون گیرنده می آمد و 2 تا بستنی به آنها می داد و درو می بست بچه ها باید بدون اینکه بستنی ها رو زمین بگذارند راهی برای باز کردن در پیدا می کردند و برای تحریک بیشتر پدر و مادر یا دوستشان از پشت در آنها را صدا می کرد که بیا بیرون پشت در منتظریم بیا بازی...و از طریق دوربین عملکرد بچه تحت نظر بود از بین5بچه فقط یکی به گریه افتاد و اظهار عجز کرد بقیه 2تا رو تو ی دست گرفتن و درو باز کردن...یکی از بچه ها جالب بود به دوستش که گریه می کرد از پشت در گفت 2تاش رو تو ی دست بگیر بیا...آزمون گیرنده هم برای این پسر زبل آزمون رو سخت تر کرد و3 بستنی داد دستش درست یادم نیست چجوری حل کرد احتمالا2 تا تو ی دستش و با دستی که ی بستنی بود درو باز کرد...
زهرا هنوز دستش به دستگیره در نمی رسد...ولی رفتارش را از برم...دنبال راهی برای افزایش این مهارتم روانشناسی می گفت اگر می خواهید به کودکتان لطف کنید موقع عجز او به گریه اش کامل بی تفاوت باشید...اما شمای مادر بگو مگر می شود؟تئوری ها چیزی می گویند و قلب ما چیز دیگر...دنبال بازیهایی برای افزایش استقلال و به تبع آن مهارت حل مسئله در فرزندم هستم منتظر راهنماییهای شما دوستان عزیز هستم...(چند راه کار رو در ادامه ی مطلب امروز26تیر ماه اضاف کردم )
درک من از مطالبی که در اینترنت پیدا کردم والبته به صورت خیلی جامع و مفصل بود به این صورته:
1-با افزایش سن کودک مهارت حل مسئله ی کودک بیشتر می شود(چون شرایط و مشکلات بیشتر رو تجربه می کنه و به ناچار راه حل مواجه با اونها رو یاد می گیره...ولی گمونم اینجا بحث اعتماد به نفس مطرح میشه چون کودکی که فاقد اعتماد به نفس باشه از زیر بار حل مشکل شونه خالی میکنه)
2-به کودکمان بیاموزیم مسائلش را بیان کند(تا مشکل به گونه ای واضح مشخص نشه نمیشه ی راهکار صحیح براش پیدا کرد)
3-آموزش فرضی حل مسائل(مسئله ی فرضی رو مطرح کنیم و از کودکمان بپرسیم اگه تو تو این شرایط بودی چیکار می کردی؟)
4-مشاهده ی حل مسئله(مثلا وقتی با مشکلی مواجه میشیم به کودک اجازه دهیم که نحوه ی حل شدن مسئله توسط ما را مشاهده کند تا یاد بگیرد)
5-بازی(مثل شطرنج و بازیهای کامپیوتری که کودک را در شرایط مختلف قرار می دهد و ناچار به تصمیم گیری است*البته من اصلا به بازی کامپیوتری اعتقادی ندارم*)