لگوهای یخی...
از دیروز تو ذهنم بود به زهرا یخ بدم تا باهاش برج بسازه اما همیشه اون چیزی که ما فکر می کنیم نمیشه و اما زهرا جون اول که اصلا محل نذاشت و گفت نمیام چون داشت خرابکاریاش رو تو اطاقش جمع میکرد این هم عکسش
وبعد که اومد هم خلاف انتظار من برج نساخت و پشت سر هم قرار داد و گفت این ننمه یعنی مادر پدرش!!!
وبعد اشکال دیگه ای که باز از پشت سر هم قرار دادن ویا کنار هم چیدن یخ هاست این هم عکس سازه های دخملم
نظرتون چیه...؟؟
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی