عکسهای 2سال و نیمگی زهرا جون
البته اینرو باید بگم که این جشن بجای جشن تولد 2 سالگی زهرا جونه که خوب برگزار نشد و تنها مهمونش پسر داییش مهدی جون بود البته پسر دایی دومیش که اسمش محمده متاسفانه دستش شکسته بود و بخاطر مسکنی که خورده بود خواب بود بقیه ی عکسها ادامه مطلب
همون روز یعنی 5 شنبه رفتیم بوشهر و نی نی رو دیدم خداروشگر سالم و سلامت بود اما منشی سونو گرافه بخاطر اینکه زهرا رو وادار به نشستن کنه دعواش کرده بود و دخترم خیلی گریه کرد صدای گریش رو تو اتاق سونو بودم میشنیدم ولی دلیلش رو فک می کردم صرفا بخاطر اینه که من درو بستم و نمیذاشتن بیاد داخل اتاق بعد که فهمیدم واقعا ناراحت شدم ...ولی در عوض بابایی گل دخملی رو برد دریا و حسابی از دیدن مرغای درییایی ذوق کرده بود و هیچ رقمه حاضر نمیشد قبول کنه اونا کبوتر نیستن...راستی ی چیز بامزه قبل از سونو به دستور پزشک باید بستنی می خوردم اما بستنی من رو زهرا جون تا آخر خوردو بعدشم گفت خوشمزه بود