زهرا جونزهرا جون، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 12 روز سن داره

برای دخترم زهرا

انگیزه های زهرا خانوم

1393/10/26 20:50
495 بازدید
اشتراک گذاری

زهرا:"من میخوام برم مهد"

من:"انشاا عزیزم میخوای بری چیکار کنی؟"

زهرا:"برم بچه هاشو بزنم"

من:تعجبتعجبتعجب

زهرا:"من میخوام برم مدرسه"

من:"انشاا بزرگ بشی بری مدرسه میخوای بری اونجا چیکار کنی؟"

زهرا:"خانممون بهم برچسب انگری بردز جایزه بده وقتی من کار خوب کردم"

من:خنده

     

                            این هم عکس یک نی نی گل که الان خانومی شده

پسندها (10)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (13)

مامان ریحانه
26 دی 93 22:17
بابا خانومی خلاقیت زهرا گلیو داری آخر آخرش بود که میخواد بره بچه ها رو بزنه کلی خندیدم از این ایده ببوس زهرای بامزم رو
مامانی(برای دخترم زهرا)
پاسخ
ممنون عزیزم ولی جالب اینجاست از بچه های هم سن و سال خودش خیلی ریزتره حالا موندم چجور میخواد دعوا کنه
مامان راحله
26 دی 93 22:22
چه دلایل جالبی واسه مدرسه رفتن و مهد رفتن داره. چه تپلی بوده ماشالله
مامانی(برای دخترم زهرا)
پاسخ
ممنون عزیزم
مهتاب مامان اشکان
27 دی 93 7:36
سلام خوبيد؟ الهي فداش بشم.خوب مامانش از سال بعد كه اميرحسين هم مياد ثبت نامش كنيد بره مهد ديگه.هم واسه خودت خوب ميشه هم واسه زهرا جونم كه بره چند تا از بچه ها رو بزنه و تلافي اميرحسين و در بياره
مامانی(برای دخترم زهرا)
پاسخ
سلام ممنون انشاا از 3سال و نیمگی قصد دارم بفرستمش ولی الان زوده
مامان منتظر (محبت خدا)
27 دی 93 20:06
سلام دوست خوبم ماشا الله چه حرفای بامزه ای میزنه زهرا خدا حفظش کنه امیدوارم حال خودت و نینی هم خوب باشه
مامانی(برای دخترم زهرا)
پاسخ
سلام عزیزم ممنون از لطفت خداروشگرخوبیم انشاا بزودی قسمت خودت دوستم
ام حسين
28 دی 93 12:04
سلام زهرا جون خاله منم بيام كمك؟
مامانی(برای دخترم زهرا)
پاسخ
سلام دوستم
مامان مبینا
29 دی 93 14:52
وااااااااااااااااای چقد از مکالمه خودت وزهرا خندیدم خاله رو ماهم حساب کن خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ فدای زهرا جونی بشم من
مامانی(برای دخترم زهرا)
پاسخ
خدا نکنه عزیزم ممنون که سر زدی
مامان مبینا
29 دی 93 14:53
ممنون مامانی بابت تبریکت خوشحالم که دوست مهربونی مثل شما دارم بوووووووووووووووس
مامانی(برای دخترم زهرا)
پاسخ
نظر لطفته عزیزم شرمندم میکنی
مامانی
30 دی 93 10:07
عزیز دلم میخواد بره مهد بچه ها رو بزنه خدایی خیلی باحال گفته.. ببوسش
مامانی(برای دخترم زهرا)
پاسخ
ممنون عزیزم
مامان یاسی
30 دی 93 23:31
چه انگیزه های جالبی! اولی که خیلی خطرناک بود! خوبه فقط همین دو جا خواسته بره!
مامانی(برای دخترم زهرا)
پاسخ
واقعا وگرنه بعدیش رو نمیدونم چی میگفت
زینب
1 بهمن 93 7:03
خوب خوشش نمیاد از بچه های مهد ...عزیزززززززززززم
مامانی(برای دخترم زهرا)
پاسخ
البته بیشتر گمونم اثر پسر دایی هاشه که عاشق کتک کارین
مامانی
1 بهمن 93 14:00
خوشکل خاله ایشالله بری وبا بچها بازی کنی
مامان نازنین زهرا
1 بهمن 93 17:40
سلام....ای بابا گل دختر را کدوم مهد میذارین من نازنین زهرا را آماده کنمواااای ماشاالله به نی نی خانم....
مامانی(برای دخترم زهرا)
پاسخ
سلام عزیزم انشاا رفت مهد حتما اعلام میکنم