زهرا جونزهرا جون، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 21 روز سن داره

برای دخترم زهرا

با خودم می اندیشم...

1393/4/15 21:33
278 بازدید
اشتراک گذاری

ذهنم مشغول است،به تو فکر می کنم همه ی ذهنم پر شده از اندیشیدن به تو یا برای تو به خودم میگفتم تو باید همانی شوی که در رویاهایم داشتم...ولی اشتباه می کردم باید رویاهایم را شبیه تو کنم تو همان بهترینی که باید باشی همان که وقتی نگاهت میکنم در دلم قند آب می شود...دلم پراز دغدغه است و ذهنم هر ثانیه پر از انتخاب...ولی به خود می بالم تو هدیه ای بزرگی و گرانقدر که خدا بین این همه مرا برای داشتنش انتخاب کرد بودنت برایم لذت بخش است...میدانم که بزرگ کردنت پراز فراز و نشیب است میدانم

کمی می ترسم یعنی همان چیزهایی که برای من مقدسند برای تو هم هستند ...

گاه ناچار به قضاوت می نشینم که اصلا عقیده ی من درست است یا نه... نگاهم درست است یا نه ،شاید مادر بودن یعنی همین شاید هم نه...ولی خدایی دارم که تورا به او می سپارم ...

 

پسندها (8)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (6)

ام الحسین
16 تیر 93 8:49
دغدغه شیرینی است سلام من بهترم خودم هم می دانم که غلط کردم برای همین سعی کردم درستش کنم اگر چه.....
مامانی(برای دخترم زهرا)
پاسخ
سلام آفرین دوست خوبم
الهه رستم زاده
16 تیر 93 11:21
ایشالا دختر گلت اونگور که تو میخوای بزرگ شه موفق باشی
مامانی(برای دخترم زهرا)
پاسخ
ممنون که سر زدین
مامانی
16 تیر 93 13:11
خدا حفظش کنه از طرف من ببوسینش
مامانی(برای دخترم زهرا)
پاسخ
ممنون عزیزم
مامانی
16 تیر 93 15:04
سلام گلم اسم وبش مسابقه ی نی نی هاست سرچ همینو کنی میاد ممنون عزیزم زهرا جون رو ببوسش
مامانی(برای دخترم زهرا)
پاسخ
سلام عزیزم الان میرم
مامان حدیث
17 تیر 93 2:10
دقیقا حال و هوای هر لحظه از عمر مادر شدن من
مامان منیر
24 تیر 93 23:53
سلام خانمی خوبی ؟ ببخشید دیر اومدم پیشت آخه لب تاپم مشکل پیدا کرده بود تازه درست شده
مامانی(برای دخترم زهرا)
پاسخ
سلام عزیزم خواهش میکنم دوستم